تبلیغات

آمار و اطلاعات

  • تعداد مطالب : 116
  • تعداد نظرات : 10
  • بازديد امروز : 71
  • بازديد ديروز : 119
  • افراد آنلاين : 3


ارسال شده در دسته مقالات و پژوهش هاکم توانی
بازدید : 8٫179

ضرورت آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان کم توان ذهنی

نرگس جویا (آموزگار استثنایی)

مقدمه :

با توجه به اهمیت تعلیم و تربیت کاربردی در زندگی روزانه دانش آموزان و به ویژه کودکان کم توان ذهنی – مقاله حاضر به لزوم آموزش مهارتهای اجتماعی بعنوان یکی از جنبه های کاربردی در مدارس می پردازد و مفهوم مهارتهای اجتماعی – علل نقص در مهارت ها را توضیح می دهد سعی می کند روی کردی نو و کاربردی در آموزش مهارتهای اجتماعی ارائه نماید .

امروزه مقوله مهارت های اجتماعی زندگی به عنوانی آشنا تبدیل شده است که در اغلب محافل و مجالس آموزشی از آن سخن به میان می آید . این حضور با میزان احساس اهمیت زندگی آغاز می شود از آنجا این مهارتها با زندگی واقعی افراد نسبت درجه یک دارند لذا سخن از آنها در واقع سخن از زندگی است در آموزش و پرورش نیز مانند سایر نهادها و سازمان ها آموزش مهارتهای زندگی ضروری به نظر می رسد .

 اما این ضرورت بنا به رسالت کار تعلیم و تربیت تا اندازه ای متفاوت و از ظرافت بیش تری بر خوردار است از این رو روشن می شود ضمن توجه به تعاریف و انواع مهارت های زندگی و تناسب آن با دانش آموزان کم توان ذهنی هر یک از آنها به بحث گذاشته شود .

تعداد قابل توجهی از دانش آموزان به ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی به دلیل محدودیت شناختی (در زمینه ادراک ، حافظه و توجه) متناسب با سن خود عمل نمی کنند و در یاد گیری مفاهیم پیچیده دچار مشکل می شوند .

 با توجه به ظرفیت محدود یاد گیری در زمینه های انتزاعی ، چنین کودکانی در برنامه های آموزش که تاکید بیشتر بر محتوای نظری است کمتر توفیق یافته و با کاهش انگیزه مواجه می شوند لذا طراحی و اجرایی برنامه آموزشی کاربردی متناسب با زندگی روزانه لازم به نظر می رسد آموزش مهارتهای اجتماعی یکی از برنامه های مفیدی است که به تمامی دانش آموزان درجهت کفایت شخصی و اجتماعی کمک می کند همچنین با در نظر گرفتن این نکته که برای رشد در زمینه مهارتهای شخصی ، مهارتهای زندگی و سازگاری اجتماعی ، آموزش مهارتهای اجتماعی ضرورتی اجتناب ناپذیر است آشنایی با رویکردهای گوناگون و انتخاب و معرفی برنامه ای متناسب با ویژگیهای چنین دانش آموزانی هدف مقاله حاضر می باشد . در ضمن بررسی های متعددشان می دهد که کمبود مهارتهای اجتماعی تاثیر منفی بر کارکرد تحصیلی دانش آموزان دارد . (ری دالیوت ۲۰۰۶) در روابط بین فردی و حوزه های رفتاری – عاطفی مشکل ایجاد می کند (هریل و گیمبل ۱۹۹۸ به نقل از راندی و میشل ۲۰۰۸) مشکلات یاد گیری را تشدید می کند مانع پیشرفت کودک شده و سرانجام منجر به عواقب نامطلوب در دوران تحصیل می گردد ، سازگاری دانش آموزان را کاهش می دهد (۱و۱، ۲۰۰۳) و دانش آموزان را با ناتوانی درتمامی امور مواجه می کند (هایت و فیلر۲۰۰۷) هپچنین دانش آموزانی که قادر به انجام خواسته های کلاسی نیستند ، احساس های نا خوشایندی از عدم کفایت ، اظطراب ، کاهش انگیزش و ناسازگارهای رفتاری تولید می کنند . (لوین و بارینگر۲۰۰۸)

مااسفانه رفتارهای اجتماعی به عنوان جزئی از دروس مدرسه ای همیشه مورد بی توجهی قرار گرفته است و فقط زمانی به این مهم توجه می شود که دانش آموز از خود رفتاری نامناسب و مغایر با آنچه که مورد نظر اولیا می باشد نشان می دهد . احتمالاً وجود چنین وضعیتی مربوط می شود به تاکید بیش از اندازه بر آموزش محدود مهارتهایی که از دیدگاه آموزگاران با ارزش است و یا عدم احساس مسئولیت در آموزش مهارتهای اجتماعی از طرف آموزگاران گویی که جزئی از مسئولیت آنها می باشد .

لذا با توجه به اجتماعی بودن انسانها و احتیاج آنها به تعامل با دیگران برای بر آوردن نیازهای عاطفی اجتماعی و زیستی لازم است با پیچیدگی قواعدی که باید برای تعامل با دیگران بدانند آشنا شده و به طرز صحیحی بکار برند . در کلاس درس رابطه دو سویه حکم فرما است . رابطه دانش آموزان با معلم و بلعکس . هرگونه یاد گیری از طریق ایجاد ارتباط میان معلم و فرا گیرندگان و یا فرا گیرندگان با هم صورت می گیرد .

مهم این است که در تمام ارتباط های ایجاد شده در کلاس معلم جزء جدایی ناپذیر است در چنین حالتی بدیهی است که مقوله مهارت های زندگی و آموزش آن پا را از کتاب آموزشی فراتر گذاشته و معلمی را می طلبد که تنها به دانش آگاهی مربوط به موضوع مجهز نباشد .

چرا که علم او در قالب رفتار اوست که جریان پیدا می کند و به یاد گیری و فرا گیری مهارت ها منجر می شود .

مهارت های زندگی نیز به نحوی عمل و رفتار مربوط هستند و از این رو باید بطور عملی آموخته شوند و علاوه بر این آموزش مهارت های زندگی به سطح دیگری نیز نیاز دارد . این سطح شامل باورها و نگرش افراد است .

به این معنا که در کنار ایجاد شناخت مهارت های زندگی و حتی کسب توانایی در این زمینه ، زمانی آموخته ها به مرحله اجرا و کاربردی می رسند که نگرش استفاده و بکار گیری مهارت های زندگی در تمامی مراحل و جوانب در فرد بوجود آمده باشد .

این پیچیدگی در آموزش مهارت های زندگی در مقوله تاثیر گذاری رفتاری معلم بر دانش آموزان (و نه صرفاً گفتاری وی) موجب می شود که آموزش مهارت های زندگی در آموزش و پرورش بیش از سایر موارد ضروری و با اهمیت جلوه کند و در عمل سخت تر انجام شود . با این همه آموزش و پرورش در پیشینه خود صاحب تجربیات متعددی است. آموزش مهارت های زندگی نیز از این مقوله مستثنا نیست . با این دید لازم است بیش از هر چیز به تعاریف مهارت های زندگی بپردازیم .

 

* مفهوم مهارت های اجتماعی *

مهارت های اجتماعی رفتارهایی هستند که به ایجاد کنش متقابل با دیگران کمک می کنند در مدرسه کنش متقابل ممکن است با همکلاسی ها ، معلمان و سایر کارکنان مدرسه وجود داشته باشد در مراحل بعدی زندگی این کنش متقابل با همکاران ، سرپرستان ، دوستان و افراد دیگری که شخص ممکن است آنها را ملاقات نماید باشد . (راندی و میشل ۲۰۰۸)

اگر چه تعاریف زیادی از مهارت های اجتماعی ارائه شده است ، اعتقاد بر این است که مهارت های اجتماعی دارای هفت جزء است :

سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۹۹۴ ، داشتن مهارت های زندگی را چنین تعریف کرده است (توانایی انجام رفتاری سازگارانه و مثبت بگونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید)

۱ – مهارت های اجتماعی در ابتدا از طریق یاد گیری (بطور مثال ، مشاهده ، الگو سازی ، تمرین و باز خورد) کسب می شود .

۲ – مهارت های اجتماعی شامل رفتارهای غیر کلامی و کلامی مجزا می باشد .

۳ – مهارت های اجتماعی شامل عاطفه و رفتار مناسب می باشد .

۴ – مهارت های اجتماعی توسط تقویت اجتماعی افزایش می یابد .

۵ – مهارت های اجتماعی متضمن تعامل محیط و عاطفه همراه و یا واکنش های متناسب است .

۶ – مهارت های اجتماعی از ویژگیهای محیطی تاثیر می پذیرد .

۷ – کمبودها و زیاد روی های موجود در عملکرد اجتماعی می تواند همراه با محیط مشخص و جهت داده شود .

با توجه به آنچه مطرح شد می توان مهارت های زندگی را چنین تعریف کرد (مجموعه ای از توانایی هایی که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورند این توانایی های فردی قادر می سازند مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرند و بدون لطمه زدن به خود و دیگران با خواست ها ، انتقادات و مشکلات به ویژه در روابط بین فردی بشکل موثری روبرو شود .

 از این روست که می توان نتیجه گرفت . مهارت ای زندگی مهارت هایی هستند که همگی به آن نیازمندیم و در زندگی روزانه خویش از آن بهره می جوئیم و بکارگیری این مهارت ها باعث می شود که در زندگی فردی شاد ، موفق و موثر باشیم .

* هدف از آموزش مهارت های اجتماعی *

آموزش مهارت های اجتماعی چهار هدف اولیه دارد :

الف : بهبود فراگیری مهارت های اجتماعی .

ب : بهبود عملکرد مهارت های اجتماعی .

ج : کاهش یا برطرف کردن مشکلات اجتماعی .

د : تسهیل تعمیم دهی و نگهداری مهارت های اجتماعی .

هنگام برنامه ریزی یک برنامه آموزش مهارت اجتماعی مسائل متعددی وجود دارد که باید مورد ملاحظه قرار گیرند . مهمترین مساله شاید موقعیت رشد کودک است که همواره در حال تغییر می باشد . رفتارهایی که برای سن خاص متناسب هستند . ممکن است برای سن دیگر زود یا دیر باشند . این مسئله نیز در مورد روش های درمانی مصداق دارد ، بنابراین ما باید همواره این ملاحظات رشدی را به هنگام طراحی راهبردهای مداخله گرایانه ارزیابی آنها در نظر بگیریم (مستون و اولندیک ، ۱۹۸۸ ، ترجمه به پروه ۱۳۸۴)

* آموزش مهارت های زندگی از تولد تا امروز *

داشتن زندگی شاد – موفق و موثر آرمانی است که در هر زندگی می توان به دنبال کسب آن بود تحقق این آرمان زمانی میسر است که زمینه برای آموزش و بکارگیری مهارت های زندگی آماده شود . این همان انگیزه ای بود که در سال ۱۹۷۹ دکتر گیلبرت بوتون را به انجام اقداماتی در زمینه آموزش مهارت های زندگی وا داشت وی در آن سال مجموعه ی آموزش مهارت های زندگی را برای دانش آموزان هفتم تا نهم تدوین کرد که به استقبال فراوان متخصان بهداشت روان مواجه شد .

 در ایران نیز آموزش مهارت های زندگی در قالب طرح های پژوهشی و مطالعات گوناگون مطرح شده است . دراغلب این مطالعات و آموزش ها نوجوانان بیش از سایر افراد در رده های گوناگون مورد توجه قرار گرفته اند حال آنکه تجربه های کشورهای دیگر نشان داده است که بهترین سن برای آموزش مهارت های زندگی ۶ تا ۱۶ سالگی است بطوریکه مهارت های زندگی ، قبل از دوران دبستان شروع و به تدریج کامل تر می شود و سعی بر این است تا بگونه ای برنامه ریزی شود که با شرایط فرهنگی و اجتماعی هر جامعه هماهنگ باشد .

علل نقص در مهارت های اجتماعی :

در بررسی علل نقص در مهارت های اجتماعی نظرات متعددی وجود دارد ، برخی روان شناسان معتقدند مشکلات اجتماعی ممکن است از فقدان انگیزش و توانایی های شناختی برای کاربرد رفتارهای اجتماعی ناشی شود یک دلیل دیگر برای نقص در این مهارت ها می تواند این باشد که دانش آموزان ارتباطات غیر کلامی را بد تعبیر می کنند . (گرشام و الیوت ، ۱۹۹۳)

پنج علت را برای نقص در مهارت های اجتماعی ذکر کرده اند که عبارتند از : فقدان دانش کافی ، عدم تمرین و باز خورد کافی ، عدم دریافت تقویت ، مشکلات رفتاری و در نهایت عدم فرصت کافی ، این عوامل ممکن است همگی به نوعی منجر به نقص در مهارت های اجتماعی شوند .

* مهارت های زندگی و انواع آن *

سازمان جهانی بهداشت مهارت های زندگی را با عناوین ده گانه زیر مشخص کرده است .

۱ – مهارت های خودآگاهی

۲ – مهارت دگرآگاهی

۳ – مهارت روابط بین فردی

۴ – مهارت ارتباط موثر

۵ – مهارت مقابله با استرس

۶ – مهارت مدیریت بر هیجان

۷ – مهارت حل مسئله

۸ – مهارت تصمیم گیری

۹ – مهارت تفکر خلاق

۱۰ – مهارت تفکر نقادانه

گستره هر یک از این مهارت ها که به اندازه ای است که می توان هر یک از آنها را به ده ها مهارت دیگر تبدیل کرد در حالت کنونی باید اذعان داشت که همه مهارت ها در هر

* رویکرد جدید در تدریس مهارت های اجتماعی * (کلاس پاسخگو)

روش جدید مهارت های اجتماعی بیشتر در سه رویکرد دسته بندی می شود . (بهسازی عامل ، یاد گیری اجتماعی ، شناخت رفتاری) که از لحاظ تمرکز درمانی (بعنوان مثال ، تفکر کودکان ، مهارت های حل مساله و رفتار کودکان) فعالیت های مربوط به شیوه های درمان (بعنوان مثال ، الگو دهی ، تقویت رفتارهای مناسب) متفاوت هستند .

چهار فرایند اساسی ، زیر بنای مداخلات مهارت اجتماعی را تشکیل می دهند این فرایند متغیرهای آموزشی نام گذارده شده اند که شامل آموزش ، تمرین ، تقویت باز خورد و فرایندهای کاهشی هستند . رویکرد جدید بر این است که مهارت های اجتماعی در ضمن روزانه مدرسه گنجانده شود این مهارت های ضمنی می تواند در مدرسه ، راهروها ، غذاخوری ها ، اتوبوس ها و زمین های بازی تمرین شود .این مهارتهای باختی همه سطوح پیشگیری (اولیه ، ثانویه ، ثالثیه) را شامل می شود .

هفت اصل این رویکرد به شرح زیر می باشد :

۱ – در این رویکرد برنامه اجتماعی به اندازه برنامه تحصیلی مهم است .

۲ – اینکه کودکان چگونه یاد می گیرند به اندازه چرایی یاد گیری مهم است .

۳ – بیشترین رشد شناختی از طریق تعامل اجتماعی اتفاق می افتد .

۴ – جهت موفقیت تحصیلی و اجتماعی به یک مجموعه از مهارت ها (همکاری ، جرات ورزی ، مسئولیت پذیری ، همدردی و خود کنترلی نیاز است .

۵ – توجه به ایجاد (فردی ، فرهنگی ، رشدی به معنای محتوای تدریس مهم است .

۶ – آگاهی از شرایط خانواده دانش آموز و شریک کردن آنها در کار آموزش مهم است .

۷ – چگونگی همکاری بزرگسالان در مدرسه به اندازه توانمندی های انفرادی آنها مهم است .

چرنی (۱۹۹۲) پیشنهاد کرده است که بیساری از کودکان در ابتدای ورود به مدرسه نمی دانند چگونه بطور اجتماعی رفتار کنند . آنها اغلب نیاز دارند آموزش دریافت کنند که چگونه انتظارات رفتاری را در کلاس بر آورده کنند .

در نتیجه این آموزش یک محیط یاد گیری راحت برای دانش آموزان و معلم ایجاد می شود او اعتقاد دارد که معلم نیاز دارد که شش هفته اول مدرسه نه تنها برای مرور موارد درسی سال های گذشته بلکه بر تدریس به کودکان درباره انتظارات کلاس درس بدون نگرانی درباره مقدار برنامه تحصیلی در حال اجرا تمرکز داشته باشد .

 رویکرد کلاس پاسخگو یک مثال از رویکرد کلی پیشگیری جامع مدرسه و مداخله ای است که ساختار مهارت های اجتماعی را یکپارچه می کند و رویکرد آموزشی است که تدریس مهارت های تحصیلی و اجتماعی را بعنوان یک قسمت از زندگی روزانه در مدرسه بصورت منسجم در نظر دارد و شامل شش بخش : ملاقات صبحگاهی ، سازمان کلاس ، قوانین و نتایج منطقی ، اکتشاف هدایت شده ، فرصت انتخاب تحصیلی ، ارزیابی و گزارش دهی است . مولفه های کلاس پذیرااز طریق تمرین های معلمان و پژوهشگران آموزشی رشدی تکامل یافته و اصلاح گردیده اند .

ملاقات روزانه ،با تمرین احوال پرسی شروع می شود . اخبار و اطلاعات تحصیلی و اجتماعی به اطلاع هم رسیده می شود دانش آموزان درفعلیت های انگیزشی شرکت می کنند.

برقسمت های شناختی روزی که پیش رو دارند تمرکز می کنند . دانش آموزان بصورت دایره با معلمشان می نشینند و حس تعلق به اهمیت و شادی ایجاد می کنند . ملاقات روزانه آهنگ خود را در کل روزهای مدرسه حفظ می کنند و جو همایتی موجب ورزیدگی در مهارت می شود ملاقات روزانه بعنوان تمرین آشنا در ساختار منطقی کودک موجب افزایش مهارت های ارتباطی می شود .

الف – سازمان کلاس : در این شیوه آموزشی معلمان به سطوح رشدی دانش آموزان به تناسب معلمان کلاس امور روز مره کلاس ، موقعیت قرار گیری دانش آموزان و عامل های زمانی متناسب با آن توجه ویژه ای دارند این تمرین ها نکته اصلی درکلاس های مقدماتی و ابتدائی است و به دوره های بعدی گسترش پیدا می کند .

ب – مولفه قوانین و نتایج منطقی : رویکردی انظباطی است که هدف آن ایجاد خود کنترلی در دانش آموزان بود تا کمک کند توانایی های آنها قوی تر شده و در امور تحصیلی و انسانی استقامت داشته و راههای مراقبت از همسالان و بزرگسالان را تمرین کنند . در این شیوه به دانش آموزان توصیه می شود که قوانینی وضع کنند که به همه اعضای کلاس اجازه بر آوردن اهداف کلاس را فراهم نمایند . در پیامدهای منطقی تاکید بر این است که مسئولیت رفتار نادرست با دانش آموز است ولی به دانش آموز اجازه یافتن رفتار درست و یاد گیری از اشتباهات فراهم می شود (ضمن حفظ شان دانش آموز)

ج – فرصت انتخاب تحصیلی : دادن حق انتخاب به دانش آموز به رشد حس مالکیت کمک می کند . دانش آموزان بطور منظم فرصت انتخاب در مورد یاد گیری خودشان را دریافت می کنند (افزایش انگیزش دانش آموزان) در چنین کلاس درسی تاکید بر الگو دهی ، تمرین و بازی نقش انتظارات رفتاری است .

د – روش اکتشافی هدایت شره : معرفی اطلاعات به شیوه ای که خلاقیت و مسئولیت پذیری را تشویق نموده و مراحلی برای دامنه وسیعی از فعالیت های تحصیلی ایجاد می کند . در این روش برنامه ریزی دقیقی برای استفاده از توانمندی های بالقوه دانش آموز انجام می گیرد و به معلمان اجازه می دهد کلاس هایی ایجاد کنند که دانش آموز بتواند تعادلی در کارهای متحول شده از جانب معلم و کارهایی که از طریق مجموعه توانمندی های خود انتخاب می کند.

 این انتخاب به دانش آموزان فرصتی جهت تمرین استقلال همکاری ، پژوهش و مطالعه مهارت ها ، تولید کار مداوم و ارائه کارها به همسالان نشان فراهم می آورد و سر انجام کلاس پاسخگو معلمان را تشویق می کند در مورد مجموعه به دو روش های جایگزین ارزیابی کارهای دانش آموزان کاوش نموده و این ارزیابی ها را با اندازه گیری های استاندارد ترکیب نمایند همچنین این رویکرد از گزارش پیشرفت دانش آموز به والدین (در یک پیوستار در مقایسه با نمره های مجزا) حمایت می کنند و معلمان انتظار دارند که والدین و دانش آموزان را در اهدافی که در ابتدای هر سال ایجاد می کنند درگیر نمایند بنابراین یک رابطه معنی دار با تمرکز بر آموزش و پرورش ایجاد می شود .

کلاس پاسخگو همچنین ویژگی های ساختاری را نیز در بر دارد که ساختمان مدرسه ، موقعیت و شرایط طبیعی که در حفظ مهارت های اجتماعی معرفی شده نقش ایفا می کند . الگوها و تدریس ها را شامل می شود . بخاطر اهمیت فراگیر این برنامه تعمیم دهی مهارت ها به محیط خارج از مدرسه نیز فراهم شود (الیوت و همکاران ۲۰۰۱)

نتیجه گیری :

رویکرد کلاس پذیرا راهی جهت تدریس با تاکید بر رشد اجتماعی ، عاطفی ، تحصیلی در مدرسه و شامل راهبرهای عملی جهت توانمند سازی کودکان در حوزه های عاطفی و اجتماعی است ، برای این منظور فراهم سازی محیط آموزشی صمیمی و با عاطفه را توصیه می نماید .

مدل ارائه شده در مقاله حاضر متمرکز بر آموزش مهارت های همکاری ، جرات ورزی ، مسئولیت پذیری ، همدلی ، خود کنترلی و نشان دادن این مهارت ها از جانب دانش آموز می شوند (بیان کلامی ، الگو دهی ، تدریس خصوصی ، بحث گروهی ، پرسش و پاسخ و …) بعد از جانب دانش آموز تمرین مهارت ها انجام می شود و تقویت انجام می گیرد و در ادامه نیز باز خورد می گردد .

علاوه بر رویکردهای سنتی از رویکرد جدید مانند باز شناسی مهارت در طول روز ، سازمان دهی کلاس درس متناسب یا ویژگی های روانی و جسمانی قوانین و نتایج منطقی روش اکتشاف هدایت شده فراهم سازی فرصت انتخلب ، ارزیابی ، گزارش دهی و پروژه های خاص جهت تعمیم دهی مهارت ها به محیط خارج از مدرسه استفاده می شود .

آموزش مهارت های اجتماعی فوائد اولیه و ثانویه را در بر می گیرد که از فوائد اصلی آن می توان به بر قرار ساختن رابطه دوستانه و حفظ رابطه موجود اشاره نمود و فایده ثانویه آن شامل تایی اجتماعی دریافت تقویت و … می باشد (موفقیت اجتماعی) درضمن دانش آموزی که مهارت های اجتماعی لازم را کسب نموده است توانایی مواجه شدن با رفتارهای غیر منطقی دیگران را دارا می باشد و همچنین نقش مهمی در اجتناب و پیشگیری از پاسخ های منفی به دیگران دارد .

مهارت های اجتماعی جنبه مهمی از مدرسه کارآمد است و در تسهیل یادگیری افراد و ایجاد محیط مدرسه ای که دیگران احساس حمایت و انگیزش برای یاد گیری داشته باشند نقش ایفا می کند . موفقیت اجتماعی به همراه محیط آموزشی حمایت کننده تعامل می کنند تا افراد در حوزه تحصیلی توانمند شوند و بنابراین بطور مستقیم و غیر مستقیم درموفقیت های تحصیلی موثرند خلاصه — با ارزیابی و آموزش مهارت های اجتماعی مناسب می توان درضمن آموزش مفاهیم تحصیلی به بعد پرورش نهاد و آموزش و پرورش پرداخت و شهروندانی رشد یافته در ابعاد گوناگون تربیت نمود .

 

منابع :

۱ – مستون ، جانی و اولندیک توماس (۱۹۸۸) بهبود مهارت های اجتماعی کودکان : ارزیابی و آموزش ترجمه احمد پژوه (۱۳۸۴) تهران اطلاعات

۲ – مقاله منصور سلیمانی

۳ – آموزش ابتدایی دوره سیزدهم مهرماه ۱۳۸۸

۴ – کتاب مهارت آموزی دوره ی ابتدایی ،


 
برچسب‌های نوشته:
ارسال شده در تاریخ ۳ تیر, ۱۳۹۳ - توسط :

1
نظرات

تبلیغات

امروز : پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳


آخرین مطالب

مطالب تصادفی

آرشیو ماهانه


کلیه حقوق وبسایت برای رسانه آموزش نظری محفوظ می‌باشد

Copyright © 2014 - All Rights Reserved