تبلیغات

آمار و اطلاعات

  • تعداد مطالب : 116
  • تعداد نظرات : 10
  • بازديد امروز : 193
  • بازديد ديروز : 107
  • افراد آنلاين : 3


ارسال شده در دسته دسته‌بندی نشده
بازدید : 122٫210

ویژگی های کودکان دیرآموز و نحوه کمک به آنها در کلاس درس

مرضیه نظری (کارشناس کاردرمانی – کارشناس ارشد روانشناسی)

۱- از نظر بهره هوشی در محدوده بین ۷۰ – 84 حد فصل یک یا دو انحراف معیار پایین تر از میانگین قرار گرفته و دارای عملکرد ضعیفی هستند .

۲- آنها تنها در حیطه ی تحصیلی دارای عملکرد محدودتر و ضعیف تر نسبت به همسالان خود هستند .

۳- دیرآموزان در سایر رفتارهای انطباقی فاقد هر گونه نقص قابل ملاحظه اند .

۴- این کودکان نیز مثل همسالان خود دارای تفاوت های فردی در حیطه های مختلف رفتاری اند .

۵- ۱۰ درصد جامعه ی کودکان مدرسه رو را تشکیل می دهند و به علت عملکرد ضعیف تحصیلی در کلیه دروس شناسایی می شوند .

۶- از نظر ظاهری : قد ، وزن ، تفاوتی با همسالان خود ندارند . در نتیجه نمی توان از این طریق به مشکل آنها پی برد .

۷- در مهارت های حرکتی درشت ، تفاوت قابل ملاحظه ای با همسالان خود ندارند .

ولی از نظر مهارت های حرکتی ظریف : نخ کردن ، نوشتن ، بریدن و … به آنها تفاوت دارند . . مثلاً در نخ کردن ، نخ را با سطح زیادی از دو انگشت گرفته و زمان عبور دادن از مهره با مشکل مواجه می شوند .

۳- در سایکو موتور یا مهارت های حسی – حرکتی دچار نوعی کندی هستند . کارهای شخصی خود را با کندی انجام می دهند و همیشه دفتر و کتاب هایشان پهن است .

۴- اکثریت آنها تأخیری جدی در رشد کلامی و حرکتی دارند . به عبارتی با بررسی رشد متوجه می شویم تأخیر رشد کلامی و حرکتی داشته اند و دیرتر از بقیه همسالان روند رشد را طی کرده اند .

۵- درجاتی از آسیب مغزی یا بدکاری مغزی را در آنها شاهدیم .

۶- در حافظه دیداری و شنیداری مشکلات جدی دارند . در نتیجه این مسئله می تواند دلیل اساسی مشکلات دیکته نویسی آنها باشد . در واقع نمی توانند یک عبارت را کامل در ذهن خود نگه دارند .

۷- دیرآموزان در ترکیب حروف یا به عبارتی در ترکیب صامت و مصوّت و ساختن کلمه مشکلات اساسی دارند . یا زمانی که یک کلمه ی ساده ی دو بخشی را بخش می کنند بعد از گفتن بخش اول ، بخش دوم را فراموش می کنند .

به همین علت در زمان گفتن دیکته اگر یک کلمه بصورت حرف به حرف یا صدا کشی به آنها گفته می شود ، آن را می نویسند در غیر این صورت در اکثر موارد از نوشتن درست ناتوان می مانند . در واقع آنها ممکن است در تشخیص جزء به کل مشکل داشته باشند .

۸- این گونه کودکان زمانی که دیکته از یک درس یا بدون کلمات خارج از کتاب گفته می شود عملکرد بهتری نشان می دهند تا تلفیقی از چند درس و یا همراه با کلمات خارج از کتاب .

۹- بعد از انجام بخشی از تکالیف ، احساس خستگی و بی حوصلگی کرده و به بهانه های مختلف از ادامه کار طفره می روند . این عامل باعث نصیحت ، تذکر و نهایتاً سروصدای والدین را به دنبال دارد .

۱۰- بیشتر این کودکان از اعتماد به نفس و خودپنداره پایینی برخوردارند . به نوعی دچار درماندگی آموخته شده هستند و خودشان را باور ندارند .

۱۱- اغلب آنها در انتقال پیام معلم یا مسئولین مدرسه یا بیان اتفاقات داخل کلاس به والدین دچار مشکل هستند . یا در واقع فراموش می کنند .

۱۲- در پایه های دوم و سوم ، در جمل سازی و تشخیص افعال متناسب با فاعل جمله ، مشکلات اساسی دارند .

۱۳- به علت نقص توجه یا محدودیت حافظه کوتاه مدت ، یک کلمه را در اولین خط ، درست خوانده یا نوشته ولی همان کلمه را در قسمت های دیگر متن ، اشتباه نوشته یا می خواند .

۱۴- در پردازش اطلاعات ، ضعف داشته که علت اساسی آن می تواند بدکاری نظام عصبی مرکزی باشد .

۱۵- نتایج زیر از یک پژوهش زمینه یابی نشان می دهد .

۴۴% در تکلم  و ۳۲% در راه رفتن تأخیر داشتند.

۱۹% سابقه تشنج داشته و ۲۵% غیر طبیعی داشتند .

۳% در انجام تکالیف در منزل خوب و ۶۱% ضعیف عمل کردند .

۳۷% آنها دارای انگیزه خوب تحصیلی و ۳۵% آنها دارای انگیزه متوسط و ۲۹% دارای انگیزه پایین بودند .

۳% حفظ توجه و تمرکز خوب دارند ۲۷% تمرکز متوسط و ۷۰% تمرکز ضعیف .

۵۸% همکاری ضعیفی دارند .

۵۰% والدین آنها رابطه عاطفی خوبی با این کودکان نداشتند .

بیشترین اختلال همراه با بیش فعالی توأم با نقص توجه بوده است .

بطور کلی بسیاری از افراد ناتوان در یادگیری ، در مقابل محرک های دیداری – شنیداری دچار نقایص حافظه اند و دلیل آن ممکن است استفاده از راهبردهای یادگیری ، مثل مرور و تمرین کلاسی باشد .

همچنین ضعف در توانایی مفهومی کردن و استفاده از راهبردهای حل مسئله از طرفی و مشکلات فرا شناختی ، مشکلات سازگاری از طرف دیگر در آنها دیده می شود . ((کافمن))

براف واولی ۱۹۹۹ سه آیتم مهم حافظه یعنی ، فراموشی ، توجه و سرعت تفکر را در این کودکان مورد بررسی قرار داده اند .

آنها به این نتیجه رسیده اند که یکی از ویژگی های مشترک دانش آموزان دیرآموز ، کند بودن آنهاست که در دو حیطه مجزا ولی مرتبط با هم مطرحند . یکی کند بودن در یادگیری و دیگری کند بودن در زمان واکنش.

یکی دیگر از راهکارهای تشخیص کودکان مرزی ، بررسی دفترچه سلامت آنهاست. در صفحه روی جلد دفترچه سلامت در بند دوم آن آمده است که دانش آموز نیاز به مراقبت آموزش دارد . اگر بخش آموزشی علامت داشته باشد کودک مرزی می باشد و ضمناً در صفحه دوازدهم همان دفترچه ، اگر در بخش آمادگی تحصیلی و در بند ارجاع دارد علامت + و اختلال هم تأیید شده باشد کودک دانش آموز مرزی می باشد .

راهکارهای تربیتی :

۱- از زدن برچسب هایی نظیر تنبل – مرزی – کودن – و … پرهیز کنیم .

۲- از اعمال فشار – تهدید – سر و صدا – تنبیه و … پرهیز کنید .

۳- از هر گونه مقایسه او با دیگر همسالان پرهیز شود .

۴- استعدادهایش را شناسایی و شکوفا کنید .

۵- آموزش مهارت های شخصی و اساسی زندگی در رأس برنامه های آموزشی آنها قرار بگیرد .

راهکارهای عمومی آموزش :

۱- در جلوی کلاس بنشیند تا هم توجه و تمرکزش بیشتر شود و هم نظارت معلم بر کارهایش بیشتر شود

۲- حجم تکالیف آنها ابتدا کمتر سپس بیشتر شود . استفاده از تقویت کننده ای مناسب کلامی و غیر کلامی توسط معلم نباید فراموش شود .

۳- ارائه مفاهیم به صورت عینی و ملموس ارائه شود و او مجاز باشد با هر ابزاری

۴- از آنجایی که این کودکان دیرآموز دیر یاد می گیرند و زود فراموش می کنند ، تکرار و تمرین مفاهیم درسی به ویژه زمانی که کودک حوصله و انگیزه لازم را دارا باشد یک اصل هم است .

۵- مسائلی که مانع برای یادگیری هستند مثل : لوزه سوم، دندان های نامرتب ، لکنت زبان ، اختلال تولید ، اختلال توجه و تمرکز را رفع کنید .

۶- دادن مسئولیت های خارج از محیط خانه مثل : خرید کردن ، نان گرفتن و … و در داخل مدرسه به افزایش اعتماد به نفس و بهبود مهارت های ارتباطی کمک خواهد کرد .

تقویت املاء کودک دیرآموز :

۱-  دیکته  : مثلاً درس به تناسب حجم به ۲ و ۳ قسمت تقسیم شود . و بعد او بخواند و مفهوم خوانی شود . از مطالب سوالاتی پرسیده شود ، بعد دیکته به عمل آید . سرعت گفتن هم متناسب با توان سرعت نوشتن کودک باشد . در مدرسه هم متن ابتدا خوانده شود و مفهوم خوانی گردد . متوجه سرعت نوشتن آنها باشیم که مطمئناً کندتر و عقب تر خواهد بود . حجم دیکته هم کمتر باشد و بازخورد دیکته هم از جملات مناسب استفاده گردد .

۲- تشکیل کارگاه آموزشی برای والدین گذاشته شود تا در جریان مسائل این کودکان قرار بگیرند و روش های پیگیری آموزشی را در منزل متناسب با دانش آموز کنند .

۳- دیکته ای را برای تصحیح بدهیم تا اشتباهات را شناسایی کند و برای افزایش دقت می توانیم برخی جزئیات کوچک مثل نقطه ، سرکش ، تشدید را ننویسیم تا او آنها را با مداد قرمز اصلاح کند . و یا می توانیم حرفی از کلمات را حذف کنیم تا او تکمیل کند . بین چند کلمه غلط ، کلمات درست را پیدا کند . استفاده از الفبای مغناطیسی و مهره بازی کامپیوتر می تواند کمک کننده باشد .

۴- املای پای تخته ای و سکوت و مشارکتی – تصویری – بگرد و پیدا کن ، روش های متنوع و جالبی هستند که می توانند با افزایش انگیزه در تقویت دیکته مؤثر باشند .

نوشتن :

از کودک خواسته شود پس از هر کلمه ، مکث کند و ببینید قلم را آرام گرفته یا فشار می دهد، ضمناً از او خواسته شود قبل از نوشتن هر کلمه ابتدا آن را در ذهن مرور کند.

- بهتر است دیکته دانش آموز دیرآموز در جلوی چشم او تصحیح گردد تا غلط ها و علت آن را بهتر درک کند. توصیه های معلم نیز راهنمایش شود .

- از دانش آموز زرنگ کلاس که حس همکاری خوبی دارند به عنوان کمک رسانی و همیاری برای او در امور آموزشی استفاده شود .

- از اشکالات املایی از والدین بخواهید به آنها دیکته بگویند و یا بازی لوتو لوتو انجام دهند .

- املاء بهتر است به صورت جملات کوتاه گفته شود تا بهتر بتواند با درک روایط کلمات درست آنها را بنویسد .

- نوشتن کلمات مشکل هر درس به صورت جداگانه و نصب آنها طی یک هفته در معرض دید دانش آموز مهارت دیداری او را تقویت خواهد کرد .

مهارت های تقویت خواندن ریاضیات :

- پیدا کردن لیست حروف و یا کلمات ، کلمات و حروف تازه آموخته شده را پیدا کنند و زیرش خط بکشند و آنها را بخوانند .

- زمانیکه مشغول خواندن است از ترغیب او به تند خواندن پرهیز کنید ؛ زیرا این کار در او ایجاد اضطراب خواهد کرد .

تذکر : تراشه های الماس – بن بن بن برای مهارت های خواندن آنها مناسب هستند.

- تأکید شود مطالب قبلی مثل شناخت حروف و یادگیری مفاهیم ( ریاضیات پایه ) حتماً کامل یاد بگیرد .

- ضبط کردن صدای ایشان هنگام خواندن جهت بهبود انگیزه او مؤثر است . خواندن کتاب داستان هایی که جملات ساده تر و کمتر و با تصاویر واضح دارند به بهبود مهارت خواندن کمک می کند .

پیش زمینه سازی برای ریاضی ( مفهوم عدد – شمارش )

بیان شفاهی اعداد :

۱- کودکان اعداد را به صورت موزون شمارش کنند و روی میز ضربه بزنند.

۲- در فعالیت های روزمره زندگی کودک ، اعداد ترتیبی را مرتب نمایند . مثل از پله بالا رفتن و …

۳- از کودک بخواهید یک سری تمرینات فیزیکی همانند : شنا رفتن ، بالا و پایین رفتن از پله ها ، پریدن روی طناب را انجام دهد .

۴- تمرین را با آوازها و ریتم های هماهنگ بسازید ، بدین ترتیب که اشعاری را برای کودک بخوانید و از او بخواهید پس از اتمام هر شعر یک بار به جلو و عقب بپرد .

۵- ضربه زدن با مکعب ها و از او بخواهید همزمان که واحدی ( عددی ) بیان کردید آن دو را با هم بگوید .

۶- از کودک بخواهید یکی یکی مکعب ها را بردارد و در داخل جعبه بگذارد و بشمارد .

۷- زمانی که کودک توانست با مکعب های هم رنگ به خوبی شمارش کند . یک مکعب آبی – یک مکعب قرمز و …

۸- تمرینات ابزار موسیقی ( بلز ) جهت تقویت شمارش ( مفهوم عدد ) مناسب است.

۹- کار با چرتکه ابزار بسیار مفید و موثری در آموزش می باشد .

۱۰- اشکال هندسی مختلف بکشید و یک سری مهره داخل آنها بچینید تا آنها را شمارش کند .

۱۱- خطوط عمودی و یا افقی روی کاغذ رسم کنید . تعدادی مکعب کنار خطوط بگذارید و بعد آنها را بشمارید .

۱۲- از استوانه های مونته سوری برای شمارش استفاده کنید .

۱۳- از کودک بخواهید میخ های چوبی را برداشته آنها را شمارش کند و داخل حفره ای مخصوص قرار دهد.

۱۴- از کودک بخواهید اشیاء را از چپ به راست یا از بالا به پایین بطور مرتب بچیند و بشمارد .

۱۵- الگوهای بی قاعده و شمارش . می توانید روی کاغذ بنویسید و بعد او آنها را مرتب کند .

۳         5         2

 

1         6         4

آموزش مفهوم عدد :

از کودک بخواهید تصویری نقاشی کند . به عنوان مثال تصویر دو توپ – چهار گل و نظایر آنها ….

اعدادی را به ترتیب بگویید ولی ۱ و یا ۲ عدد را جا بیاندازید و او بفهمد چه اعدادی بود .

- تمرینات نقطه به نقطه بسیار مناسب است .( برای بچه ای با ضایعه ی مغزی و اختلال بینایی اعداد بزرگ و پر رنگ باشد . ) بازی با تاس و مینچ خیلی مناسب است .

- یک شکل را با اعداد تقسیم بندی کنید و سپس آن را تکه تکه کنید و بعد از کودک بخواهید آن را مرتب کند .

- جور کردن اشکال با سمبول اعداد .

- بازی پینگو .

- بازی دومینو .

- کارتهای با الگوهای مختلف اشکال ولی با تعداد یکسان تهیه کنید . از کودک بخواهید آنها را بر حسب تعداد تقسیم بندی کند .

ابتدا رنگ ها یکسان و بعد رنگ ها ی آنها را تغییر دهید . یا اشکال را تغییر دهید .

از کارت های نقاط استفاده کنید . آنها را سمبول های اعداد جور کند .

صفحه شطرنجی برای بهبود ادراک فضایی با ضربدرها به صورت عمودی – افقی مایل قرار دهد .

- با تطابق با اشکال آن را درست کند .

اعداد نا مرتب یا سازمان یافته گذاشته شود تا کودک آنها را بشمارد .

ابزار الگو یاب – الگو ساز – تانگو و جدول شگفت انگیز مغناطیسی و پازل مغناطیسی تهیه شده ابزار بسیار مفید برای آموزش ریاضیات می باشد .

دیرآموز به چه کسانی گفته می‌شود؟

افرادی هستند که در حدفاصل بین افراد عقب‌مانده ذهنی و افرادی که با عملکرد هوشی طبیعی قرار می‌گیرند ودر حدود ۱۴ درصد افراد جامعه را تشکیل می‌دهند که بهرة هوشی آنها بین ۸۵ تا ۷۰ است . درواقع این گروه از افراد را می‌توان تحت عنوان گروه افرادی که از نظر هوشی در محدوده طبیعی ضعیف هستند ، احتمالآ نمی‌توانند از همان تواناییهایی که همسالان آنها – در شرایط یکسان – دارند ، بهره‌مند باشند. چنین محدودیتی مشخصآ اثر خود را بر روی مهارتهای تحصیلی و متعاقبآ پیشرفت تحصیلی این دانش‌آموزان می‌گذارد و درنتیجه تنها نمود بارز در این دانش‌آْموزان که ما را به احتمال وجود محدودیتهایی در عملکرد آنها هدایت می‌کند همان مشکلات تحصیلی آنهاست .

فرد دیرآموز فاقد عقب‌ماندگی ذهنی، اما دارای محدودیت در یادگیری است. این یک واقعیت است که موفقیت تحصیلی در مدرسه محصول مشترک توانایی ذهنی و خواستن است.

سن عقلی دانش‌آموزان دیرآموز از سن شناسنامه‌ای آنان کمتر است که این اختلاف عبارت از حداقل سن شناسنامه‌ای آنان می‌باشد. بعنوان مثال سن عقلی یک دانش‌آموز ۱۰ ساله دیرآموز تقریباٌ بین ۷ سال و۶ ماه تا ۸ سال و ۶ماه می‌باشد.

روند افزایش سن عقلی در دانش‌آموزان عادی مطابق با افزایش سن شناسنامه‌ای می‌باشد ولی در دانش‌آموزان دیرآموز به ازای هر سال که بزرگتر می‌شوند حدود ۱۰ ماه به سن عقلی آنان افزوده می‌شود و این نکته مهمی است که معلم دانش‌آموز دیرآموز، از ارفاق نمره جدآ خودداری کند زیرا از یک طرف در پایه بالاتر فرد دچار مشکلات شدیدتری می‌شود. همینطور معلم پایه بالاتر، ضمنآ دانش‌آموز پیش نیازهای پایه بالاتر را کسب نکرده است. از طرف دیگر تکرار یک پایه باعث افزایش سن عقلی و آمادگی بیشتر دانش‌آموز می‌شود. همچنین باعث یادگیری بهتر و باثبات‌تر در آن پایه می‌گردد.

ویژگیهای عاطفی کودکان دیرآموز :

۱٫اعتمادبه نفس آنها پایین است .

۲٫ضعف در انگیزه دارند.

۳٫دامنة توجه آنها پایین است .

۴٫خودارزشمندی ندارند.

۵٫به بازی توجه ویژه دارند.

۶٫محبت‌پذیر هستند.

اهداف تلفیق دانش‌آموزان دیرآموز در کلاس‌های عمومی مدارس عادی :

۱٫برگرداندن ساختار طبیعی محیط آموزشی که در آن افراد دارای توانایی‌های بیشتر در کنار افرادی با توانایی‌های کمتر قرار گیرند.

۲٫جلوگیری از جداسازی دانش‌آموزانی که دارای مشکلاتی در تحصیل هستند از همسالان آنها

۳٫بهره‌مند شدن دانش‌آموزان دیرآموز از الگوهای مناسب رفتاری همسالانشان

۴٫آماده ساختن دانش‌آموزان دیرآموز برای ورود به جامعه عادی

۵٫آشنا ساختن دانش‌آموزان با همسالان خود در جهت پذیرش آنها به عنوان افرادی در جامعه خودشان

۶٫بهره‌مند شدن دانش‌آموزان دیرآموز از فرصت‌های برابر آموزشی و احقاق حقوق آموزشی آنها

۷٫ایجاد حس همکاری از طریق ایفای نقش معلم از سوی دانش‌آموزانی با توانایی بالاتر برای دانش‌آموزان دیرآموز

۸٫بهره‌مند شدن دانش‌آموزانی که دارای توانایی‌های خوبی هستند اما در مقاطعی یا در مواردی با مشکلاتی مواجه می‌شوند- از امکانات آموزشی‌ای که برای دانش‌آموزان دیرآموز فراهم می‌شود.

یادگیری بر یادگیری بنا نهاده می‌شود و اگر سنگ‌بنای یادگیریهای پیشین مستحکم نباشد یادگیری جدید به دشواری تشکیل خواهد شد.

مشکلات رفتاری دانش‌آموزان دیرآموز در صورت وجود ، ذاتی نبوده بلکه واکنشی هستند به مشکلات تحصیلی ، انتظارات خانواده و مدرسه و بوجودآمدن احساس ناکامی در خود فرد.

اصول کلی آموزشی دانش‌آموزان دیرآموز:

۱٫توجه به پیش‌نیازها ، بعنوان مثال پیش‌نیاز درس تقسیم در ریاضی جمع کردن و تفریق و ضرب کردن است.

۲٫توجه به تفاوتهای فردی دانش‌آموزان

۳٫عدم مقایسه دانش‌آموزان با یکدیگر

۴٫مقایسه دانش‌آموز دیرآموز با خودش

۵٫اهمیت دادن به تلاش دانش‌آموز دیرآموز به جای نمرة کلاسی یا امتحانی

۶٫اجتناب از بوجودآمدن موقعیت‌هایی که دانش‌آموز دیرآموز تجربه شکست داشته باشد.

۷٫موفقیت دانش‌آموز دیرآموز به هر میزان بایستی مورد تشویق قرارگیرد.

۸٫قبل از ارائه محتوای آموزشی باید از آمادگی و توانایی دانش‌آموز دیرآموز اطمینان داشته باشیم .

۹٫با بوجودآوردن امکان تکرار و تمرین یادگیری را پایدار و کامل کنیم

۱۰٫ در یک زمان چند مفهوم تازه را آموزش ندهیم .

راههای مقابله با مشکل کمبود رفتارهای ورودی شناختی دانش‌آموزان دیرآموز (منظور از رفتارهای ورودی شناختی ، یادگیریهای قبلی دانش‌آموز است که برای یادگیری تازه ضرورت دارند)

۱-بهترین راه برای رفع مشکل آموزش فردی و اجرای شیوه‌های آموزشی ترمیمی و جبران کمبودهای یادگیری آنان است.

۲-پیش از شروع به آموزش درس تازه ، رفتارهای ورودی شناختی در کلاس را به طور جمعی مرور کرد تا امکان استفاده یادگیرندگان از این رفتارها افزایش یابد .

۳ -تکلیف یادگیری را به شکل‌های مختلف تغییر دهیم آنگونه که پیش‌نیازهای متفاوتی را ایجاب کند ( مثال می‌‌توان سطح دشواری مطالب را کاهش داد یا دستورالعمل‌های تکالیف یادگیری را به عوض مطالب نوشتنی به صورت شفاهی عرضه کرد یا از تصاویر ، نمودارها یا روش‌های غیرکلامی دیگر در آموزش استفاده کرد.

راهبردهای آموزشی برای معلمان دانش‌آموز دیرآموز :

با توجه به محدودیت‌هایی که دانش‌آموزان دیرآموز در یادگیری از خود نشان می‌دهند منطقی است که باید متناسب با نیازهای آموزشی آنها و برای برطرف کردن موانع تحصیلی تدابیری را اتخاذ کرده و اجرا کنیم.

۱٫عقد قرارداد : با عقد یک قرارداد شفاهی یا مکتوب بین معلم و دانش‌آموز می‌توان تکالیف خاصی را که دانش‌آموز موظف به انجام آنهاست را مطرح کرد یا رفتار خاصی مثل آرام نشستن در نیمکت به مدت ۲۰ دقیقه در صورت پیروی می‌توان تشویقی را درنظرگرفت. (تشویق‌ها به علایق فرد نزدیکتر باشند بهتر است) از فوائد چنین راهبردی این است که مسئولیت دانش‌آموز کاملآ مشخص شده و او متوجه می‌شود که دقیقآ چه چیزی از او انتظار می‌رود.

۲٫داشتن حق انتخاب : معلم می‌تواند برای انجام یک تکلیف خاص دو انتخاب را ارائه دهد تا دانش‌آموز یکی از آنها را انتخاب کند. مثلآ برای انجام تکلیف ریاضی معلم دو پلی‌کپی را که هر دو با یک هدف تنظیم شده‌اند را در اختیار دانش‌آموز قراردهد تا یکی را انتخاب کند.

چنین رویه‌ای باعث بالارفتن احساس مسئولیت در دانش‌آموزان می‌شود بهتر آن است که انتخاب‌ها باز نباشد یعنی از ۲ یا ۳ مورد فراتر نباشد بدلیل اینکه می‌تواند باعث ایجاد اضطراب و تنش در فرد شود.

۳٫تصمیم گیری در مورد برنامه درسی : به دانش‌آموزان فرصت داده می‌شود (البته با محدودیت) تا نظرات و پیشنهادات خود را در مورد فعالیتهای مربوط به برنامه درسی روزانه ارائه دهند.

۴٫کوتاه کردن تکالیف : در این راهبرد ، تکلیف موردنظر به چند بخش کوتاهتر تقسیم شده و به جای اینکه یک تکلیف تمامآ به دانش‌آموز ارائه شود ، آنرا به چند قسمت کوتاه‌تر تقسیم کرده و هر بار از دانش‌آموز خواست تا یک بخش از آن را تکمیل کند. مثل حفظ کردن شعر به این صورت که هر روز ۲ بیت را حفظ کند. ارائه حجم زیاد تکلیف در یک زمان می‌تواند اثر منفی بگذارد ، زیرا دانش‌آموز احساس تهدید کرده و نسبت به توانایی‌های خود احساس عدم اطمینان می‌کند. تکلیف کوتاه می‌تواند حواس پرتی ، خستگی و رفتارهای نامناسب را به حداقل برساند.

۵٫اصلاحاتی در ارائه مفاهیم انتزاعی : در چنین راهبردی می‌توان مفاهیم انتزاعی را بر اساس توضیحات ، نمایش‌ها و مثال‌های عینی ارائه داد . در چنین کاری استفاده از تجربیات ملموس دانش‌آموز نقش مهمی در دریافت راحت‌تر مفاهیم انتزاعی دارد. برای مثال وقتی واژة تفریق در ریاضی مطرح می شود ابتدا لازم است تا دانش‌آموز به مفهومی عینی از این واژه دست یابد سپس در قالب تجربیات روزمره آشنا شود ودرنهایت این مفهوم را برای اطلاق به عملیات خاض در ریاضی به کار برد.

۶٫ساده سازی سطح مواد خواندنی : معلم می‌تواند سطح پیچیدگی واژگان یا مفاهیم به کار رفته در متن‌های نوشته شده را کاهش دهد تا دانش‌آموز تلفیقی نیز بتواند تکلیف خواندن را متناسب با توانایی‌هایش انجام دهد. برای مثال معلم می‌تواند بر روی کلمه‌ای که برای دانش‌آموز دشوار است خط بکشد و بالای آن کلمه‌ای که برای دانش‌آموز مناسب‌تر و آسان‌تر است بنویسد.

۷٫تدریس خصوصی توسط همسالان : در این راهبرد دانش‌آموزانی که توانایی‌های بالاتری در انجام تکالیفشان دارند به دیگران کمک می‌کنند تا تکالیف مدرسه و یا سایر مسئولیت‌ها را انجام دهند.

در استفاده از همسالان در آموزش باید به نکات زیر توجه داشت :

* آموزشیار و آموزش بین تعارضی با هم نداشته و در صورت دچار شدن به تعارض آموزشیار یا آموزش‌بین تغییر کند.

* آموزشیار و آموزش‌بینی که خوب کار می‌کنند را مورد تشویق قرار دهید.

* به هیچ وجه سرپرستی و نظارت معلم در روند فعالیت قطع نگردد تا مطمئن شود روش صحیح و روند مطلوب است.

* قبل از شروع کار آموزشیاران را آماده کنید و در صورت لزوم نکات مورد نیاز جهت چگونگی احرای آموزش – نوع ارتباط با آموزش بین را به آنان متذکر شوید.

* قبل از هر فعالیت میزان انتظاری را که از فعالیت گروه دونفره دارید به آنها بگویید.

۸٫ کمک به پاسخ دادن : استفاده از این راهبرد باعث بالارفتن احتمال ارائه پاسخ‌های صحیح می‌شود . زیرا به طورکلی در ارائه یک پاسخ یا انجام یک کار، فرد می‌تواند از این راهنمایی‌ها و کمک‌ها در جهت رسیدن به پاسخ صحیح بهره بگیرد که پاسخ موردنظر را تا حدی در ذهن خود دارد و یا اینکه قبلآ آن را می‌دانسته ولی در حال حاضر فراموش کرده است. با انجام این کار شکست و ناکامی در فرد کاهش یافته و احساس موفقیت و انگیزه برای تلاش بیشتر در فرد ترغیب می‌شود.

یکی از راه‌ها جهت اجرای این راهبرد عبارتست از متمرکز کردن توجه دانش‌آْموز بر روی شباهت‌ها و تفاوتها. برای مثال جهت تثبیت طرز نوشتن کلمات خواهر-خواب می‌توان توجه کودک را به مشابهت بین دو جزء خوا در دو کلمه جلب کرد. این روش در تکالیف شفاهی نیز بکار می‌رود.

۹٫یادگیری همکارانه : طبق نظر محققین ، یادگیری همکارانه عبارتست از استفاده آموزشی از گروه‌های کوچک تا بدین ترتیب دانش‌آموزان با یکدیگر کار کرده و یادگیری خود و دیگری را به حداکثر برسانند. یکی از مناسب‌ترین روش‌های مؤثر آموزشی جهت دانش‌آموزان دیرآموز یادگیری در گروه است.

چرا که در رقابت فردی با سایر همکلاسان بدلیل محدودیت‌های شناختی توفیق چندانی ندارند. اگر میزان موفقیت تحصیلی بعنوان ملاک شایستگی فردی در یک رقابت نابرابر مقایسه‌ای مطرح شود این دانش‌آموز دیرآموز است که بازنده خواهد شد.

برای اجرای چنین راهبردی لازمست که گروه‌بندی با توجه به تعداد دانش‌آموزان یک کلاس و بر اساس توانمندی آنان صورت گیرد. برای شروع بهتر است اعضای گروه در حداقل باشند.

تعداد اعضای گروه ۴ تا ۶ نفر توصیه می‌شود که در هر گروه تنها ۱دانش‌آموز دیرآموز وجود داشته باشد در کنار دانش‌آموز بالاتر از متوسط و متوسط. بهتر است معلم در طول فعالیت گروهها نظارت کافی بر فعالیت گروهی داشته باشد و هر جا لازم شد به سوالات احتمالی آنها پاسخ دهد. قبل از شروع به کار گروهها معلم بایستی دقیقآ اهداف موردنظر را مشخص و انتظار خویش را از کار گروه روشن نماید. قبل از شروع به کار ، گروهها بایستی دانش‌آموزان در مورد نحوة کار گروهی یعنی وظایف متقابل افراد گروه ، مشارکت داشتن همگانی در گروه و کمک کردن و کمک گرفتن و یکدیگر را تحمل کردن و … کاملآ توجیه گردند. همچنین از واگذاری تکالیف مشکل به گروه بایستی پرهیز کرد.

پس از اجرای این روش معلم می‌تواند آن را ارزشیابی و با سایر روشها مقایسه کند. سؤالاتی مانند : آیا دانش‌آموزان همکاری لازم را در این روش دارند؟ آیا دانش‌آموزان به اهداف یادگیری دست یافته‌اند؟ و آیا دانش‌آموزان علاقه‌ای به تکرار و ادامه این نوع فعالیت دارند؟ می‌تواند در ارزیابی این روش مؤثر باشد.

همانگونه که شرح داده شد دانش‌آموزان دیرآموز محدودیت شناختی دارند و این امر بدلیل آن است که این دانش‌آموزان از نظر کیفی و کمی در کسب مهارتهای آموزشی به درجات متفاوتی عملکرد پایین‌تر از متوسط دارند.

 اما از آنجا که کودک فردی فعال در روند یادگیری است برای هر کودکی در هر سطحی از توانایی که باشد، چنانچه محیطی فراهم شود که راههای مختلفی را برای کشف و تجربة دنیا و محیط پیرامون در اختیار وی قرار داد فرصتی فراهم می‌شود که حتی بتواند محدودیت‌های موجود در یادگیری را تا حدی جبران کند.

پیشنهادات به خانواده‌ی دانش‌آموز دیرآموز:

۱٫ خانواده‌های دانش‌آموز دیرآموز را اطلاع‌رسانی کنیم تا به شناخت بیشتری در مورد شرایط فرزندشان و کمک به ایشان برسند.

۲٫ الزامآ با دانش‌آموز دیرآموز در منزل بصورت جبرانی کار شود .

۳٫ کار با دانش‌آموز دیرآموز بایستی استمرار داشته باشد و منحصر به زمان خاصی نباشد.

۴٫ دانش‌آموز علی‌رغم شکست‌هایش در امور تحصیلی در خانواده نباید مورد تحقیر و بی‌احترامی قرار گیرد.

۵٫ کودک علاوه بر مهارتهای آموزشی به کسب مهارتهای اجتماعی نیازمند است.

۶٫ خانواده بصورت حضوری یا مکاتبه‌ای با معلم مدرسه در ارتباط مستمر باشد.

پیشنهادات‌به‌اولیاء‌مدارس‌عادی‌درمورددانش‌آموزان‌دیرآموز وآموزش‌پذیر:

۱٫دانش‌آموزان واجد شرایط را برای سنجش معرفی کنید . (دانش‌آموزانی که بدون سنجش ثبت‌‌نام شده‌اند)

۲٫جداً از ثبت‌نام دانش‌آموز آموزش‌پذیر در مدرسه عادی خودداری کنید.

۳٫در صورت پذیرش دانش‌آموز آموزش‌پذیر فضا و بستر آموزشی را برای رشد و بالندگی دانش‌آموز مهیا سازید تا دانش‌آموز آموزش‌دیده و پیشرفت عملی و علمی داشته باشد، بجای نمره قبولی.

۴٫به زبان ساده آموزش داده شود.

۵٫تمرین و تکرار زیاد لازم است.

۶٫عدم ارفاق نمره جهت کسب قبولی

۷٫تدابیری اتخاذ شود که دانش‌آموز دیرآموز در صورت گذراندن مراتب علمی آموزشی مربوطه به کلاس بالاتر برود.

* باید درنظر داشت که دانش‌آموزان دیرآموز به سنی می‌رسند که نقطه ضعف‌های خود را شناسایی کرده و پوشش می‌دهند برای رسیدن به آن روز بهتر است کمک کنیم.

پیشنهاداتی به اداره آموزش و پرورش منطقه مراغه در مورد دانش‌آموزان دیرآموز و آموزش پذیر :

۱٫اطلاع رسانی به مدیران و معلمان در مورد شناخت دانش‌آموز دیرآموز

۲٫اطلاع‌رسانی در مورد آموزش به دانش‌آموزان دیرآموز

۳٫اطلاع رسانی در مورد برقراری ارتباط با دانش‌آموزان دیرآموز

۴٫برپایی دوره‌های آموزشی و بازآموزی برای موارد (۱ و ۲ و ۳)

۵٫نظارت و سنجش یادگیری دانش‌آموزان دیرآموز توسط فرد یا افرادی خارج از مدرسه

۶٫جلوگیری از ارفاق نمره و قبولی

۷٫جلوگیری از ثبت‌نام دانش‌آموز آموزش‌پذیر در مدارس عادی

۸٫حدالامکان جلوگیری از ارجاع دانش‌آموز دیرآموز به آموزشگاه استثنایی بعنوان عقب‌مانده تحصیلی .(معمولآ این روند طی چند سال انجام می‌شود)

۹٫پی‌گیری دانش‌آموزانی که برای تست تخصصی در تابستان و یا اسفندماه مراجعه نمی‌کنند.

۱۰٫ پی‌گیری دانش‌آموزان آموزش‌پذیر که به آموزشگاه استثنایی مراجعه نمی‌کنند.

۱۱٫ اقدام به تشکیل ستاد و یا گروهی که اموری از قبیل موارد ۴ تا ۱۱ را پی‌گیری و بررسی کنند.

۱۲٫ برگزاری نشست‌های علمی و آموزشی متشکل از معلمین عادی و استثنایی

۱۳٫ وسعت بخشیدن به دامنه آموزش کودکان دیرآموز ، بعنوان مثال آموزش در تابستان

روش های کمک به کــودکان دیـــــرآمــــوز

۱- خانواده ها به طــور موثــر با معلم همکاری کــرده و معلم از این همکاری استقبال کند.

۲- این کودکان در کلاسهایی قــرار بگیرند که دارای دانش آموزان کمتــری باشد.

۳- معلم به آموزش انفرادی بپردازدو بتدریج کودک را درگیرفعالیتهای گروهی و تدریس جمعی نماید.

۴- پیشرفت این کودکان به صورت هفتگی ثبت و در صورت نیاز از وجود یک مشاور کمک گرفته شود.

۵- فعالیتهـــای یادگیـــــری به صـــورت گام به گام و از ساده به مشکـــل و با حجم کمتـــــری انجام شود.

۶- تدریس با تکـــــرار بیشتــری همــــــراه باشد و از بیان لفظــــــی خود دانش آموز استفاده شود.

۷- در مورد پاسخهای درست و نادرست بازخورد فــوری و همــراه با توجه، تحسین، تشویق و البته در صورت لــزوم از تنبیه خفیف استفاده شود.

۸- به کــودکان کمک شود که هـــرچه زودتـــر به مرحله عملیات عینــی بــرسند.

۹- بـر روی پیشرفت تــوجه و رشد مهارتهای کلامــی کودکان کار شود.

۱۰- مهارت آمـوزی مورد توجه قرار بگیرد. از آنجایی که تقریباً ۱۳% دانش آموزان مدارس عادی دیرآموز هستند، رسیدن به اهداف فوق نیازمند آن است که یک دوره آموزشــی برای معلمان دوره ابتدایی در نظر گرفته شود و یک کمیته تخصصی بر عملکرد مدارس نظارت داشته باشد.

۱۱- اگــر کودکان دیرآموز در همان کلاسهای اول و دوم آموزش مناسب ببینند و درگیــر فعالیتهایی شوند که به طور نظامدار جذب سیستم ادراکی آنها شود و مهارت کلامــی آنها را رشد دهد، هم نمرات کلاســی و هم رشد هوشــی آنها پیشرفت می کند و به حد دانش آموزان عادی می رسد.

 

منابع و مآخذ:

۱-کودکان استثنایی ، دکتر محمود پاکزاد

۲-روان‌شناسی پرورشی ، دکتر علی اکبر سیف

۳-دانش‌آموزان استثنایی ، سیف نراقی

۴-مقدمه‌ای بر آموزش تلفیقی ، آلیس هوسپیان

۵-آموزش و پرورش تلفیقی ، محمدرضا تات – آلیس هوسپیان

 


 
برچسب‌های نوشته:
ارسال شده در تاریخ ۱ تیر, ۱۳۹۳ - توسط :

1
نظرات

تبلیغات

امروز : پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳


آخرین مطالب

مطالب تصادفی

آرشیو ماهانه


کلیه حقوق وبسایت برای رسانه آموزش نظری محفوظ می‌باشد

Copyright © 2014 - All Rights Reserved