تبلیغات

آمار و اطلاعات

  • تعداد مطالب : 116
  • تعداد نظرات : 10
  • بازديد امروز : 229
  • بازديد ديروز : 146
  • افراد آنلاين : 3


ارسال شده در دسته مغز
بازدید : 3٫954

تاریخچه حافظه

مرضیه نظری (کارشناس کاردرمانی – کارشناس ارشد روانشناسی)

مطالعات ابینگهاوس در سال ۱۸۸۰ انجام شد که،هجاهای بی معنی را برای مطالعه یادگیری و فراموشی در آزمایش های کنترل شده اش استفاده می کرد.

در سال ۱۸۹۰ ویلیام جیمز اصطلاح حافظه ی اولیه را برای ساختارشناختی که مسئول نگهداری موقت اطلاعات بود، مطرح کرد . جمیز توضیح داد که تصاویر از حافظه اولیه برای همیشه از دست می روند، مگر اینکه آن تصاویر به شکل هوشیارانه ای برای مدت زمانی کافی در ذهن پایدار بمانند.

و سپس بحث حافظه اولیه را ، حافظه خودآگاه نامگذاری کرد که قابل دسترس و مربوط به زمان و مکان حاضر است .

و ثانویه را حافظه ناخودآگاه نامگذاری کرد که غیر قابل دسترس و مربوط به حوادث گذشته است، در نظر گرفت.

در سال ۱۹۶۸ اتکینسون وشیفرین مدلی از حافظه را پیشنهاد کرد که شامل یک مخزن حسی یا حافظه حسی ، حافظه کوتاه مدت یا حافظه بلند مدت بود.

حافظه حسی ؛ مسئول نگهداری موقت اطلاعات در اندام های حسی، شامل دروندارهای شنوایی، بینایی، لمسی، حرکتی، وضعیتی می باشد که نگهداری شنیداری تا ۴ثانیه طول می کشد مثلاً می پرسیم : " چی گفتید ؟"

 که بقیه حواس کمتر از  یا  ثانیه دوام می یابد.

 مثلا اگر دست ها را تا فاصله ۳۰ سانتی متر قرار دهیم و به آن خیره شویم و سپس چشم ها را ببندیم، مدتی تصویر دست در ذهن باقی می ماند،که    ثانیه است که همان حافظه حسی است. اگر انتخاب و دقت شود وارد حافظه کوتاه مدت می شود.

با توجه به این مدل  پس مقدار محدودی از این اطلاعات که با آنان توجه می شد، به حافظه ی کوتاه مدت وارد می شوند و بقیه از بین می رفتند. این دیدگاه به دیدگاه خبرپرداز ی هم معروف است که با توجه به محدویت بخش حافظه کوتاه مدت که  می باشد در نتیجه  گنجایش آن هم محدود است .پس در حافظه کوتاه مدت  محدویت  گنجایش و جانشینی مطالب موجب فراموشی می شود و در حافظه دراز مدت اندوزش نادرست و تداخل می تواند موجبات فراموشی مطالب شوند . اگرچه بار عاطفی و هیجانی مطالب در حفظ و نگهداری مطالب و یادگیری آنها مؤثر است که آن هم بخاطر فعالیت دستگاه لمبیک و بخش هیپوکامپ می باشد که با افزایش سطح هیجان فعالیتش افزایش می یابد، موجبات تقویت حافظه و یادگیری می شود. در واقع همان تأثیر انگیزش در یادگیری مطالب جدید مطرح می شود.

پس از بررسی توسط پژوهندگان حافظه، به این اصل توافق پیدا کردند که تئوری حافظه دراز مدت به اندازه کافی نمی توانند نوعی از حافظه ی موقت را که برای تکالیف پیچیده شناختی لازم بود را توصیف کنند. در نهایت، پژوهش های حافظه منجر به ظهور نظریه ای شد که در آن حافظه ی کوتاه مدت جزیی از حافظه ی بزرگتری به نام حافظه فعال بود.

حافظه فعال

حافظه فعال توانایی ما برای بخاطر اوردن و مدیریت اطلاعات است. در واقع از اطلاعاتی که لازم است به خاطر آوریم، یادداشت ذهنی درست کنیم .

علاوه بر به خاطر آوردن اطلاعات برای پردازش یا مدیریت اطلاعات نیز به حافظه فعال نیاز داریم. در واقع حافظه فعال یعنی کار کردن روی اطلاعات تا بتوان آن را به خاطر آورد. ((برای آن تلاش کن))

هر چقدر فرد درفرآیند یادگیری فعال درگیر باشد، عملکرد حافظه بهتری خواهد داشت.

اجزای حافظه ی فعال برمبنای مدل بادلی وهیتچ

در سال ۱۹۷۴ بادلی مدلی را پیشنهاد کرد که در آن حافظه ی فعال متشکل از یک حلقه واجی، یک صفحه دیداری فضایی، بافر اپیزودیک و مجری مرکزی است که بافر اپیزودیک در سال ۲۰۰۰ مطرح نمود.

مراکز مغزی درگیر در حافظه

۱- لوب آهیانه  :     کوتاه مدت و کاری

۲- گیجگاهی    :   کلامی – غیرکلامی

۳- هیپوکامپ حافظه ویادگیری مطالب جدید

۴- پیشانی     :   زمان – کاری – کلامی – غیرکلامی

۵- پس سری   :   بینایی

۶- مخچه        :   کوتاه مدت

و پایه های نورو آناتومیک حافظه فعال

۱- حلقه آواشناسی لوب گیجگاهی   نیمکره چپ

۲- حلقه دیداری فضایی :   نیمکره راست

۳- کنش های اجرایی   :   قشر پیش پیشانی پشتی –جانبی

در سال ۲۰۱۱ آلووی مدل حافظه فعال بصورت ذیل :

۱٫ حافظه فعال کلامی                                  2. حافظه فعال دیداری فضایی

را مطرح نمود.

در تعریفی جامع از حافظه فعال میاک وشاه به منظور فراهم نمودن توضیحات بیشتری از حافظه فعال اقدام به تجزیه و تحلیل تعاریف ارائه شده کردند.

در تعریف آنها حافظه فعال نشان دهنده تمام فرآیندها و مکانیسم های درگیر در فعال سازی دانش مرتبط با کار در حافظه دراز مدت، نگهداری فعال، هماهنگی ، تنظیم این فعالیت است.

یک فضای کاری در ذهن است که در آن پردازش فعال و ذخیره سازی موقت اطلاعات مرتبط با کار بصورت پویا انجام می شود.

حلقه آواشناختی

شبیه مخزن یا فراخنای حافظه است این مولفه اطلاعات گفته شده را ذخیره می کند و از یک مکانیزم مرور ذهنی بهره می گیرد.

دارای دو قسمت است:

۱- خزانه کلامی : که اطلاعات وابسته به گفتار و اطلاعات شنیداری را بطور موقتی برای چند ثانیه در خود نگه میدارد.

۲- حلقه تولید و کنترل تلفظی که وظیفه نگهداری، کنترل، تکرار و مرور و بازسازی ذهن را به عهده داردکه همان گوش درونی است.

در واقع درست شبیه به یک حلقه نوار ضبط صداست، با یک مسیر مشخص. کلمات و دیگر واحدهای صدا به ترتیب سفارش، دریافت و ضبط می گردند. و به سرعت محو می شوند توسط ضبط کلمات جدید، و واحدهای صدای جدید مگر اینکه آنها دوباره تکرار شوند در این نوار ضبط شوند.

حلقه آواشناختی : محرکهای ادراکی را تبدیل به کدهای آواشناختی می کند که شامل کدهای صوتی –زمانی –خواص پی در پی از محرکهای کلامی است.

این کدها باکدهای خارجی جفت می گردند و در حافظه دراز مدت با رمز گردانی فضایی ذخیره می شوند.

پردازش سطوح بالاتری از اطلاعات کلامی مثل ترکیب چند کلمه برای شکل دادن به یک ایده شامل فعالیتهای پیچیده تری از حافظه فعال می شود که بوسیله ی کنش های اجرایی حرکتی هدایت می شود.

مطالعات زیادی یک رابطه ی پیش بینی قوی را بین فراخنای کلامی و کارکردهای شناختی یادگیری آموزشگاهی و تکالیف روزانه نشان می دهد.

افرادی که فراخنای آواشناختی بزرگتری دارند، در یادگیری لغات و زبان از افرادی که فراخنای آواشناختی کوتاه تری دارند، بهتر عمل می کنند بطور خلاصه فراخنای حافظه کوتاه مدت آواشناختی بطور عمده یک کارکرد متصل و توام با سرعت از بین رفتن سرعت تمرین هاست.

سرعت تلفظ مشخص می کند که چه مقدار اطلاعات می تواند قبل از این که از بین بروند، تکرار بشوند. تمرین و تکرار کردن فاصله ی به خاطر آوردن را می تواند گسترش دهد .

فراخنای کلامی ما در حقیقت محدود رشد به توانایی  ما در تکرار همه محرکهای کلامی بصورت سریع … بنابراین ظرفیت حلقه آواشناختی ما بدون استراتژی تکرار شمرده شمرده مشخص نمی گردد.

حلقه دیداری فضایی

مسئول ضبط اطلاعات دیداری فضایی است

حرکات – اشیاء – موقعیت ها – مکان ها – اشکال – یک انبار موقت دارد و یک پردازش تکرار فعال که همان چشم درونی است.

سرعت فراموشی در این صفحه تابعی است از پیچیدگی محرک ها و مدت زمانی که آن محرک د رمعرفی دید قرار دارد.

در نتیجه حرکات چشم دستکاری تصاویر و برخی دیگر از انواع حالت های حافظه دیداری ردهای تازه ای را بوجود می آورد.

این صفحه بصورت اولیه برای نگهداری محرک های الگو شده و فضایی طراحی شده است. این همچنین تبیینی است که چرا این صفحه با حرکات فیزیکی پیوند خورده است . در خواندن نقش عملی ایفا می کند.

حروف و کلمات بصورت دیداری رمز گردانی می کند تا موقعی که در آن قاب دیداری فضایی توسط خواننده گم شود. و این صفحه به ادامه ی کارش در متن می پردازد.

کارکرد حافظه ی فعال

۱٫ ذخیره سازی موقت اطلاعات مرتبط با تکالیف شناختی در طول اجرای این تکالیف

۲٫ هماهنگی اطلاعات

۳٫ پردازش تکالیف

۴٫ بازداری از اطلاعات نامربوط

پژوهشگران این کارکردها را به دو طبقه اصلی  تقسیم کرده اند:

ذخیره سازی                        کنترل اجرایی

در واقع بخش مجری مرکزی که مسئول اصلی توجه و هماهنگی بین ۳ مؤلفه دیگر است .

مراکز نورو آناتومیک توجه

۱٫ تشکیلات شبکه ای

۲٫ مدار پری فرونتال

۳٫ هسته درونی تیغه ای تالاموس

توجه

  • نگهداری توجه برای تکالیف در دسترس یکی از مهم ترین کارکردهای شناختی حافظه فعال است. در واقع رابطه قوی و فوق العاده بین توجه و حافظه فعال وجود دارد.افرادی که بازداری و سرکوب بیشتری و بهتری در رابطه با اطلاعات نامربوط دارند، حافظه فعال بهتری دارند و برعکس کودکان با نقص درکنترل توجه، احتمالا همزمان مشکلاتی را در همان جنبه از حافظه ی فعال دارند. برای مثال کرنیش وهمکاران شواهدی را از کودکانی بدست اورده بودند که آموزگارانشان آنها را با نقص در توجه مشخص کرده بودند وهمان کودکان نقایص زیادی را در حافظه ی فعال نشان دادند.
  • کارکرد اجرایی

مفهوم امروزی کارکردهای اجرایی به کارهای لوریا در سال ۱۹۶۶ برمی گردد که به این نکته اشاره کرد که آسیب به لوب فرونتال باعث مشکلات زیادی ازجمله عدم درک مفاهیم پیچیده می گردد.پنینگتون واوزونوف در سال ۱۹۹۶ کارکرد های اجرایی رابه عنوان یک دامنه ی منحصر به فرد از توانایی هایی که شامل سازماندهی در فضا ومکان، بازداری انتخابی، تهیه ی پاسخ، برنامه ریزی وانعطاف پذیری است. تحقیقاتی که تا کنون در این زمینه به انجام رسیده است دامنه ی متنوعی از نورولو‍ژی ونوروسایکولوژی را در بر داشته است .تمام این پژوهش ها بدون استثنا بر نقش قشر پره فرونتال در کنترل این فرایندها و رفتارهایی که متاثر از این فرایندها هستند تاکید داشته اند(آندرسن، رانی، ژاکوبس وآندرسن، ۲۰۰۸؛ دنکلا، ۱۹۹۶؛ دیاموند، ۲۰۰۶؛ هلمز ووبر، ۲۰۰۷).

 

لوب پیشانی مرکز عالی مرجع شناختی مغز است. کارکرد اجرایی که بالاترین عملکرد های شناختی انسان است که برای رفتار هدفمند لازم و ضروری است و برای مدیریت رفتار هدفمند بکار می رود. در حقیقت مشکل در کنش های اجرایی در اغلب دانش آموزانی که نیاز مند هماهنگ ساختن بسیاری از مهارت هاست ، دیده می شود.

فرآیند کنش های اجرایی مثل ایستادن سرقله، و داشتند دید پانارومایی یا دید اشرافی و اجمالی به موضوع است.

و ایستادن در پایین کوه فقط منظره ای از هزاران درخت را به فرد نمایش می دهد. کنش های اجرایی به فرد اجازه می دهد تا حرکت رو به عقب داشته باشند و بصورت انعطاف پذیری دید خود را از منظره ی کلی به منظره جزیی هدایت کند.

و از آنجاییکه بسیاری از تکالیف آموزشگاهی مثل بیان نوشتاری، نوشتن ، خواندن و … نیازمند یکپارچه کردن فرد و مهارت های چند گانه است، پس ضعف در کنش های اجرای باعث می شود اضافه باز شناختی را تجربه کنند. ورودی آنها بیش از خروجی آنهاست. پس قادر به اولویت بندی – بازداری پاسخ – هماهنگی و … مشکل دارد. در نتیجه اطلاعات مسدود شده دربالای این قیف قرار می گیرد. پس اطلاعات را سریع نمی تواند پردازش کنند و بصورت انعطاف پذیری از روشهای دیگر استفاده کنند.

مؤلفه های کارکرد اجرایی

۱٫ اولویت بندی

الف) دادن زمان و تلاش بیشتر برای موضوع اصلی

ب) جزئیات مهم اند نباید نادیده گرفته شوند.

ج) چقدر برای خواندن و فهمیدن برای ایجاد خروجی زمان لازم است.

سازمانددهی

۱- افکار

۲- مواد

۳- فضا

وسایل مورد نیاز کاهش حواس پرتی و درهم برهمی

حرکت

- حرکت انعطاف پذیر از سوی تم اصلی به سوی جزئیات مربوط به خواندن و نوشتن یا تکالیف مطالعاتی

- حرکت بین اعمال در حال انجام میان کلمات محاسبات ریاضی دسترسی به حافظه کاری

بازداری

تفکر قبل از عمل یا ارزیابی

موقعیت قبل و بعد از عمل

جلوگیری از تکانشگری

حذف محرکات نامربوط

 

  •  بادلی در سال ۲۰۰۰ جزء چهارمی به این مدل اضافه کرد به نام بافر اپیزودیک این یک سیستم نگهداری با ظرفیت محدود بود که به صورت موقت اطلاعات فعال از هر دوزیرسیستم وحافظه ی بلند مدت را در خود نگه می داشت. دو ویژگی کلیدی بافر اپیزودیک توانایی یکپارچه کردن عناصر دیداری وکلامی برای خلق بازنمودهای اپیزودیک است وبه صورت خیلی کوتاه اجازه می دهد برای ذخیره سازی اطلاعاتی که بیش از ظرفیت دوزیر سیستم هستند. (شلتون والیوت، ۲۰۰۸

 

 

  • مجری مرکزی درسال ۱۹۹۹ بادلی ولوجی ادعا کردند که مجری مرکزی به عنوان یک مکانیزم کنترل توجه است که منابع توجه را به زیر سیستم های خاصی هدایت میکند و مسئول انتقال اطلاعات به حافظه ی دراز مدت هست. در این میان حلقه ی واجی و صفحه ی دیداری فضایی مسئول تکرار واندوزش  اطلاعات کلامی وبصری هستند.

 

وقتی مجری مرکزی مهار را شروع می کند، حلقه آواشناختی وارد عمل می شود و از یک طرف اطلاعات می آیند و از طرف دیگربیرون می روند مثل بچه ها خوبید /

بعد صفحه دیداری فضایی شکل را می فرستد.بعد planing این طرح به بافر اپیزودیک  وارد می شود. و به آن دو مطلب رسیده شده مجری مرکزی توجه می کند و با هم هماهگ می کند سپس طرح بصورت فضایی به حافظه دراز مدت فقط کد است و طرح خام است، فرستاده می شود. اگر جواب درست باشد، به مجری مرکزی بر میگردد و مجری مرکزی تصمیم می گیرد در صحبتهای بعدی به کدامیک توجه کند و به کدام مسئله توجه نکند. پس کار بافر اپیزودیک یک رمز گردانی و انتقال اطلاعات است.

افرادی که در کنش های اجرایی مشکل دارند، ورودی آنها بیش از خروجی آنهاست. در نتیجه در نشان دادن آنچه می دانند، ناکارآمدند و مهارت های مطالعه و عملکرد امتحانی آنان در معرض خطر است.

  • مؤلفه های کارکرد اجراییPlanning
  • Intelligence
  • Temporal integration
  • Language
  • Affect and emotion
  • Apathy, depression, euphoria, social and emotional behavior

1. اولویت بندی

الف) دادن زمان و تلاش بیشتر برای موضوع اصلی

ب) جزئیات مهم اند نباید نادیده گرفته شوند.

ج) چقدر برای خواندن و فهمیدن برای ایجاد خروجی زمان لازم است.

سازماندهی

۱- افکار

۲- مواد

۳- فضا

وسایل مورد نیاز کاهش حواس پرتی و درهم برهمی

حرکت

- حرکت انعطاف پذیر از سوی تم اصلی به سوی جزئیات مربوط به خواندن و نوشتن یا تکالیف مطالعاتی

- حرکت بین اعمال در حال انجام میان کلمات محاسبات ریاضی دسترسی به حافظه کاری

بازداری

تفکر قبل از عمل یا ارزیابی

موقعیت قبل و بعد از عمل

جلوگیری از تکانشگری

حذف محرکات نامربوط

ارسال شده در تاریخ ۲۵ خرداد, ۱۳۹۳ - توسط :

1
نظرات

تبلیغات

امروز : چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳


آخرین مطالب

مطالب تصادفی

آرشیو ماهانه


کلیه حقوق وبسایت برای رسانه آموزش نظری محفوظ می‌باشد

Copyright © 2014 - All Rights Reserved